سفارش تبلیغ
صبا ویژن

kia

در ثنای دانشگاه ازاد

 

از نظستایش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری ، هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر ، پس در هر سالی دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب...... از جیب و جان که بر آید ...... کز عهده خرجش به در آید

ر دولت دانشگاه آزاد یعنی جائی هر جور پوست کندن دانشجو به لحاط هزینه ها آزاد است و از دانشجو یعنی یه پرواز اونور آب و هر جور آزادی کدام بیشتر منتفعند !

برای دانشگاه آزاد

در پشت این میز

ما در خیال وضع خیط و پیط خویشیم

یعنی که اینجا

در این اتاق سرد و نمناک

شادان و شنگولیم از گفتار استاد

اینجاست دانشگاه آزاد

ما در خیال مدرک بی مصرف خویش

آینده تابان کشک آلود خود را

آرام آرام

در این تجارتخانه معروف و گمنام

چشم انتظاریم

چوخ بی قرار ریم

ماییم مردان فرار از تانک و از تیر

آینده ساز مرز و بومی شیر تو شیر

کمبود امکانات و کشک و قندو چائی

بی اعتدالی نارسائی

الحق چه خوش گفته (ابوالمجد سنائی )

ای دل بلا ،ای دل بلا ،ای دل بلائی

ما از تبار سنگ پائیم

از سرزمین اسب ابلق ، سم طلا ییم

پا در هواییم

آه ای رئیس کل دانشگاه آزاد

در جیب من دیگر نمی یابی پشیزی

از لطف سر کار

من غوره ای بودم ، ولی گشتم مویزی

آیا میان آنچه در زنبیلتان است

هنگام ثبت نام در آغاز هر ترم

چیزی به نام (رحم ) یا انصاف هم هست ؟

طرح جدید (علم بازار شبانه )

مارا زشکوی کرد مایوس

لبهایمان را مثل زیپی روی هم دوخت

صد جایمان سوخت

آه ای بزرگانی که اندر راس کارید

وقتی که روز اول ترم

شهریه ها را می شمارید

آنگه که خوشحالید و شنگولید و دلشاد

آهسته زیز لب بگویید :

بیچاره دانشجوی دانشگاه آزاد

بیچاره دانشجوی دانشگاه آزاد

 


ارسال شده در توسط کیا